تاریخ:
آذر 1392
نویسنده:
علی‌اکبر خسروی‏نژاد
کلیدواژه ها:
خانوارها -فاز دوم - هدفمندی

بررسی تجربه برخی کشورهای موفق در اجرای هدفمندسازی نشان داد که در این کشور استفاده از ابزار پرداخت‌های نقدی غیرمشروط به‌صورت حداقلی و تنها در رابطه با اقشار آسیب‌پذیر (و آن نیز به‌صورت دوره‌ای) استفاده شده است. در عوض بحث‌ بن‌کارت‌های خرید کالاهای اساسی و همچنین کارت‌های سلامت از جمله معمول‌ترین ابزارهای مورد توجه قرار داشته است. بررسی چارچوب‌های قانونی حاکم بر بازتوزیع منابع حاصل از هدفمندی در کشور نیز گویای الزام به انجام پرداخت‌ها با لحاظ «میزان درآمد خانوار نسبت به کلیه خانوارهای کشور» و نه‌ انجام پرداخت‌های «همگانی» و «یکسان» است. این امر ضرورت انجام شناسایی و طبقه‌بندی خانوارها را تبیین می‌کند که در مطالعه حاضر ضمن ارائه الگویی مناسب جهت انجام شناسایی و طبقه بندی خانوارها، به ارائه روشی جهت تعیین میزان پرداخت های جبرانی نیز پرداخته است. در مطالعه دو الگوی کوتاه مدت و بلندمدت، به‌صورت زیر ارائه شده است: الف. کوتاه‌مدت که در آن پرداخت های جبرانی به صورت نقدی است، اما به‌صورت همگانی متفاوت انجام می پذیرد. روش انجام اینکار در مطالعه به تفصیل بیان شده است. ب. بلندمدت که در آن سهم پرداخت های نقدی به نفع پرداخت های غیرنقدی و حمایت های بخش سلامت کاهش می یابد. ملاحظات ناظر بر این موضوع نیز به‌صورت جامع در مطالعه ارائه شده است. الزام عملی در اجرایی شدن هر یک از دو الگوی فوق بحث شناسایی و محاسبه میزان پرداخت‌های جبرانی است که مطالعه حاضر گام عملی در راستای انجام محاسبات مربوط به آن برداشته است. به‌طور دقیق‌تر، طبق مطالعه خانوارهای شهری در پنج طبقه مستقل و متمایز طبقه‏بندی شده‏اند. در بخش شناسایی براساس خط فقر 2000 کالری، خانوارهای طبقه اول شایسته حمایت تشخیص داده شده‏اند. در صورتی که خط فقر به سطح بالاتری چون 2300 کالری افزایش یابد، خانوارهای شایسته حمایت نیز افزایش یافته و طبقه دوم را در بر می‏گیرد. این امر خود نیازمند صرف بودجه بیشتری برای جبران خانوارها خواهد بود. از سوی دیگر با بودجه محدود و تعریف شده، افزایش خط فقر سهم هر خانوار را کاهش داده و عملاً ممکن است یکی از اهداف برنامه هدفمندی که کاهش فقر است را دچار چالش نماید. انتخاب میان افزایش یا کاهش سطح پوشش خانوارهای شایسته حمایت در اختیار سیاست‏گذار بوده که می‏تواند با تعیین خط فقر و میزان بودجه مورد نیاز برای آن، روی این بده ـ بستان عمل نماید. بالا بودن درصد سرپرستی خانوار توسط زنان، پایین بودن درصد اشتغال، پایین بودن بُعد خانوار به همراه بار تکفل بالا از ویژگی‏های بارز خانوارهای شناسایی شده می‏باشد. همچنین کوچک و محقر بودن محل سکونت، کیفیت پایین و کم‌دوام مصالح آن از ویژگی‏های دیگر آن‏ها می‏باشد. لذا، توجه به این خصوصیات که معمولاً باثبات بوده و در اثر زمان کمتر دستخوش تغییرات می‏شود، در شناسایی نهایی خانوار جهت هدفمندی یارانه‏ها بسیار ضروری است. نتایج حاصل از برآورد بازپرداخت جبرانی همگانی و تبعیضی نشان می‏دهد که با حرکت از طبقه اول به طبقه پنجم خانوارها، مقادیر بازپرداخت جبرانی کاهش می‏یابد. از آن‏جا که تغییرات قیمت پس از اجرای هدفمندی برای خانوارهای پایین درآمدی بیشتر بوده است، مقادیر جبرانی به‏دست آمده برای این خانوارها نیز بیشتر به‏دست آمده است. این امر خود زمینه‏ای را برای پرداخت تبعیض آمیز فراهم نموده و به هموار کردن توزیع درآمد و کاهش فقر کمک می‏نماید. در مقطع فعلی که دولت محترم به‏دنبال چگونگی اجرای فاز دوم هدفمندی است، بررسی مجدد اثرات تعدیل قیمت حامل‏های انرژی بر فقر و رفاه خانوارها، تغییرات احتمالی در ترکیب خانوارهای فقیر و شایسته حمایت، و برآورد پرداخت جبرانی ضروری به نظر می‏رسد. بنابراین پیشنهاد این مطالعه مبنی بر پایش مجدد خانوارها با استفاده از داده‏های به‏هنگام و سامانه‏های اطلاعاتی مکمل بودجه خانوار جهت شناسایی و برآورد تغییرات جبرانی برای فاز دوم هدفمندی است.


محصولات پژوهشی
ارتباط با ما

 آدرس: تهران، خيابان كارگر شمالی، روبروی پارك لاله، ساختمان ١٢۰٤
 تلفن: ٦٦٤٢٢٣٧٨-٨۰
 دورنگار: ٦٦٩٢٩٦٣٤
 پست الكترونيک: info@itsr.ir